گواهی نوشتن. شهادت نوشتن. گواهی خویش را ثبت کردن: در آن محضر اژدها ناگزیر گواهی نبشتند برنا و پیر. فردوسی. گواهی نبشتند یک یک مهان که بهرام شد شهریار جهان. فردوسی. و آن کسان گواهی نبشتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 182). و رجوع به گواهی نوشتن شود
گواهی نوشتن. شهادت نوشتن. گواهی خویش را ثبت کردن: در آن محضر اژدها ناگزیر گواهی نبشتند برنا و پیر. فردوسی. گواهی نبشتند یک یک مِهان که بهرام شد شهریار جهان. فردوسی. و آن کسان گواهی نبشتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 182). و رجوع به گواهی نوشتن شود